یکسال گذشت
پارسال بود... همین روز... پارسال بود همین روز و من بعد از ساعت کاری جلوی داروخونه وایستادم... نه، واینستادم! بلکه از اتوبوس پیاده شدم و همین خواستم از جلوی داروخونه رد بشم مهدی زنگ زد... مهدی زنگ و گفت خوبی؟ گفتم پهلوم خیلی درد میکنه... گفتم پهلوم خیلی درد میکنه و گفت بیا یه بی بی بخر! خندیدم و تا خندم تموم نشده گفت محض خنده خب... منم محض خنده رفتم توی داروخونه و گفتم بهترین بی بی چک رو بدین! گرفتم و اومدم بیرون... خب حقم داشتم وقتی سه روز پیشش آزمایش خونم منفی بود... اومدم خونه و محض خنده بی بی چک رو امتحان کردم و تا بخوام دستامو بشورم نگاه که بهش انداختم دو تا خط موازی به شدت برام شکلک درآوردن... دو خط موازی قبل از اینکه ف...
نویسنده :
مامان نغمه
7:25