هدیه های به دنیا اومدن هیراد خان
پسرک ناز مامان...
خیلی وقته می خوام اینو بنویسم...
عزیزای دلمون خیلی زحمت کشیدن و برای دنیا اومدن شما هدایایی به ما دادن... من از همشون ممنونم... ارزش مادی هدیه نیست که مهمه، بلکه همین که اسم کادو میاد و تقدیم میشه یعنی اون فرد برای من، شما، بابایی ارزش قائل بوده و ما رو مدیون محبت خودش میکنه... من هم همیشه عاشق هدیه دادنم مامانی، و البته گرفتنش توی کتابای روانشناسی همیشه می خوندم که هدیه بمب محبته و واقعا هم همینه... درای دوستی رو باز و بازتر می کنه هدیه...
شما هم همیشه یادت باشه توی هر شرایطی هدیه دادن به کسانی که دوست داری رو فراموش نکنی عزیزم... ولو با یه چیز اندک... و وقتی بزرگ شدی برای همه مهربونایی که دنیا اومدنت واقعا خوشحالشون کرد جبران کنی...
اول از همه بابا مهدی مهربون...
بابایی یه نیم ست طلا برام خرید... دست گلش درد نکنه، خدا می دونه من با مخارجی که بیمارستان و بعدش داشت اصلا نمی خواستم هزینه ای بکنه ولی خب مهرشو به من تموم کرد و لطفش همیشه توی ذهنم می مونه...
مامان قشنگ با اون همه سیسمونی بازم می خواست هدیه بده بازم من جلوشو گرفتم، ولی با این همه یه پلاک وان یکاد برای شما خریدن که آویز لباسات باشه عشقم...
مامانی سوسن می خواستن برای من طلا بخرن و لطف کردن وجهشو دادن و من به سلیقه خودم یه انگشتر خیلی خوشگل خریدم... دستشون درد نکنه
خاله ندا و دایی مهدی یه نیم ست طلا و مروارید اصل دادن که من شرمنده شدم...
عمو هادی و زنعمو فاطی یه ربع سکه... دست گلشون درد نکنه
بقیه رو توی ادامه مطلب می ذارم که فقط یادگاری بمونه... اگه یادم رفت بعدا اضافه میکنم
از طرف محل کار من: 150 تومن
محل کار بابا مهدی: 200 تومن
خانوم پیری عزیز (مدیر روابط عمومی اداره ما): دو تا مجسمه خوشگل و یه جوراب نازنازی... هنوز شما دنیا نیومده بودی که با پیک برام فرستادن خونه و من بسیااااااااااااااااار خوشحال شدم و جورابشون یکی از بهترین و قشنگترین جورابای شما بود
عمو داریوش (عموی مامانی سوسن): یه عروسک که هی می خنده و خودشو می زنه و قل می خوره از آمریکا فرستادن... خیلی بامزست ولی الان که روشنش می کنیم شما انگار ازش می ترسی فعلا ایشالا بعدا عاشقش میشی
بابابزرگ (بابابزرگ بابا مهدی): 50 هزار تومن
خاله طاهره و دایی حسین (خاله و دایی من) هر کدوم 100 هزار تومن
دایی محمد یه ظرف آجیل خوری بسیار شیک و آنتیک
دایی حسن یه کاپشن سرهمی زمستونی برای بزرگتر شدن شما و 50 تومن وجه نقد
خاله سمیرا و خاله نسترن (خاله های بابایی) هر کدوم 50 تومن
عمو منوچهر (عموی بابا مهدی): 150هزار تومن
عمه منیژه (عمه من): 50 تومن
زنعمو کبرا: 50 هزارتومن
گیتی جون و زری جون (دخترعموهای من): هر کدوم 50 هزارتومن
مادر شوهر خاله ندا: با اینکه اصلا توقعی نبود شرمنده کردن : یه سکه یه گرمی
خاله مریم (دوست من): 50 هزار تومن
خاله فاطمه و عمو علی (دوستای من و بابا مهدی): 50 هزار تومن
خاله مریم و عمو مهدی (دوستای من و بابا مهدی): 50 هزار تومن
یه مهمونی هم که مامانی سوسن توی کرمانشاه گرفت و دخترداییاشون و دخترخاله هاشون و خاله هاشون دعوت بودن همه زحمت کشیده بودن هر خانواده 50 تومن وجه نقد هدیه دادن
دوستای خاله ندا توی بیمارستان (به اندازه کافی زحمت داده بودیم بنده های خدا): یه سکه تقریبا نیم گرمی پارسیان
همسایه مامان: لباس و کریستال
دوستای مامان: هر کدوم لباس
عمو سروش و عمو ستار و عمو مصطفی (دوستای بابا مهدی): هر کدوم 50 تومن
ایشالا برای همشون جبران کنیم...