هیرادهیراد، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

مزمزۀ عشق ما: هیـــــــــــراد

ماه دو ماهۀ من...

1392/12/10 16:30
نویسنده : مامان نغمه
409 بازدید
اشتراک گذاری

دو ماه...

60 روز و شب گذشته از زمانی که تو ماه شب و خورشید روزای من شدی...

دور چشمای نافذت بگردم...

فدای اخم مردونت بشم پسر گلم...

روز 7 اسفند صبح زود با مامان قشنگ بردیمت بیمارستان تا واکسن بزنی... دل توی دلم نبود، منتها همش به خودم میگفتم برای سلامتیته... وقتی سوزنهارو دو طرف رونت زدن، فقط یه کوچولو گریه کردی... قبلش بهت استامینوفن داده بودم... تا 2-3 ساعت هم بیقراری نکردی ولی اثرات استامینوفن که کم شد به صورت کاملا ناگهانی هم تب کردی هم به شدت گریه و زاری... من دیگه بی تاب شده بودم... مامان قشنگ هم باید با بابایدی می رفت مراسم ختم! این شد که طفلی مامان قشنگ هم دلش طاقت نیاورد و نرفت... بابا مهدی هم 2 ساعت مرخصی گرفت و زودتر اومد خونه...

تا شب هر 3 ساعت و 45 دقیقه بهت قطره استامینوفن دادم و خدا رو شکر دیگه تا نزدیکای صبح خوب شدی...

الهی بگردم که اینجا قیافت شبیه ناله شده!

 

 

اینک کیک شما که با وجود اینکه خیلی حال دلم روبه راه نبود به خاطر تب شما، ولی باید می پختم!

 

 

پاهای شمارو بستیم بلکه کمتر تکون بخوره و دردت زود خوب بشه...

 

 

اینجا هم بابا یدی داره باهات چاق سلامتی میکنه...

 

 

اینم پاهای شما... نفسای من...

 

 

هنر عکاسی مامانت گل کرده بود!

 

 

البته بالاخره فهمیدم که درسته واکسن شما رو اذیت کرد و تب کردی و درد داشتی، ولی خب گذرا بود... تجربه ای شد برام.. بیشتر یاد گرفتم...

ایشالا همیشه تنت سلامت باشه عشقم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

حبه قند
10 اسفند 92 19:27
ای جانم چه عکسای نازنینی . چه نی نی نازی. خدای من واکسن نی نی ها رو اذیت می کنه اشکال نداره انشاله هر روز هیراد جان قوی تر میشه. وای این عکست خیلی ایده جالبی هست من یه وبلاگی رو دیده بودم که عکاس آورده بود خونشون و کلی از این مدل عکسا از نی نی شون گرفته بود. خواستی بهت آدرسشو بدم ازش ایده بگیری خیلی ناز بود.
مامان نغمه
پاسخ
قربونت دوستم نیکی و پرسش؟ حتما بهم بگو
آتا
10 اسفند 92 21:10
پسر قشنگ دوماهگیت مبارک باشه. ماشالله به این قیافه مردونه. تا شش ماهگی وقت داری نفس راحت بکشی. این واکسن ها نمیشه خوراکی می بود، گناه دارن خوب
مامان نغمه
پاسخ
شش ماهگی نه که، 4 ماهگی بازم داره مرسی دوستم
نسترن
11 اسفند 92 10:24
قلبونت بلم من ! قیافلو نیگاه . خخخخخ . جون دلمممممم مامان نغمه خودتو اذیت نکن بابا . واکسنه یگه ! اینهمه بچه زدن جوجوی تو هم میرنه . تموم میشه میره ... صبور باش گل خانوم!
مامان نغمه
پاسخ
خدا نکنه عزیزم... الان می تونم اینو بگم چون ازش گذشتم ولی توی اون مرحله نمی تونستم دوستم
مادرانه
12 اسفند 92 2:13
عزیز دلم واکسن تقریبا برا همه ی بچه ها همینطور عمل میکنه ..اما من بیشتر از اینکه برا هیراد ناراحت بشم برا تو ناراحت بودم قربونت برم وگرنه اینو خوب میدونستیم که هیرادتب میکنه .........هیرادم با وجود اینکه مامان ناراحت بود اما کیک خوشمزه ای برات پخته بود ...قربونت برم2ماهگیتم مبارک
مامان نغمه
پاسخ
می دونم مامانم... باید سعی کنم بهتر بشم... بوس
زهرا777
12 اسفند 92 13:58
عزیزم دوماهگیت مبارک باشه...مامان نغمه 4 ماهگی سخت نیست 6 سختتره ..ولی به هر حال این دوره ایه که همه بچه ها میگذرونن
مامان نغمه
پاسخ
وای دوستم، آره نگاه کردم دیدم واکسنای 6ماهگی همون 2 ماهگیه!
مامان الینا خانم
13 اسفند 92 13:58
سلام نغمه جون هیراد خان چطوره الهی ای جانم اذیت شده پسر گلم الینا دقیقا وزن 2 ماهگیش 5/200 بود دکترش گفت خوبه هیراد چند کیلو بود ؟ به نظر من بچه تپل نباشه بهتره اینجوری توی چشم نیست
مامان نغمه
پاسخ
سلام عزیزم چقد جالب، وزن 2 ماهگی هیرادم همینقد بود! دکترش راضیه... منم دوست ندارم تپل باشه... خدا حفظ کنه الینا گلی رو...
سعیده
15 اسفند 92 13:59
ای جانم. این عکس هنری آخرت و کیکت حرف نداله مامان نغمه
مامان نغمه
پاسخ
قربونت گلم لطف داری