هیرادهیراد، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

مزمزۀ عشق ما: هیـــــــــــراد

این چند روز...

1392/8/27 21:14
نویسنده : مامان نغمه
432 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق من...

حال و هوات چطوره؟ پاهای کوچولوت که می کوبی به زیر دنده های مامانی و نمی ذارن یه ذره غیر صاف بشینه خوبن؟ دستای ریزت که انگشت می کشن به دست بابایی چی؟ الهی قربون سکسکه هات برم که چند وقته تجربشون میکنم... بار اول که داشتی سکسکه می کردی 16 آبان بود... خیلی برام جالب بود... بابایی توی موتورخونه با آقای تعمیرکار مشغول کار بودن تا گرما بیاد توی خونه هامون، و من دیدم هی شکمم می پره بالا! و حدود 5-6 دقیقه ای ادامه داشت... مستمر... اولش کلی خوشم اومد و لذت بردم... آخه بعضی جاها خوندم که سکسکه باعث چاق شدن نی نی می شه! بعد دیدم تموم نمیشه نگران شدم، گفتم نکنه دلت درد بگیره! نیشخند سریع توی نت سرچ کردم و همۀ مقاله ها میگفت تا 10 دقیقه هم ممکنه طول بکشه... وای خیلی برام جالب بود...

پس اولین سکسکه شما رو در روز پنجشنبه 16 آبان ثبت می کنیم عزیزدلم...

این روزا بی تابیمون زیادتره...

مامان بابایی توی جشن سیسمونی به ما وجه نقد داد، ازمون خواست خرج خودمون نکنیم :) بریم و برای شما چیزی بخریم... ما هم تصمیم گرفتیم به آینده فکر کنیم و بریم برای شما صندلی ماشین بخریم... هر چند کریر شما تا یه سالگی قابل استفاده در ماشینه... بابا مهدی موافق نبود البته... ولی خب من میگفتم پول الکی از دستمون میره! و صندلی هم گرونتر میشه! و خب البته باید روی اون پول اهدایی بازم پول می ذاشتیم!

اول رفتیم تیراژه... چند تا مغازۀ مربوطه رو دیدیم ولی قیمتا نمی دونم چرا اینقده بالا بود!

بعد رفتیم بهار... و خب قیمتا متعادل تر بود حتی همونا که توی تیراژه هم دیدیم! ولی با صحبتای فروشنده ها هم به این نتیجه رسیدیم که واقعا خریدن صندلی الان کار بی فایده ایه! وقتی کریر قابل نصب در ماشینه و خیلی هم امکانات خوبی داره...  برای همین سریعا رفتیم و پولو خرج لباس کردیم... برای عید آقا هیراد... وای خدا... یه چهارتیکه مارک دار و یه سوئیشرت و شلوار گپ با بادی همرنگش... از دیشب داریم هی نگاش می کنیم و هی می میریم!! :) مبارکت باشه مامانی...

اون لباسای کوچولویی هم که روی بند رخت دیده میشن لباسای آقا هیراده! لباسای سایز صفر و در واقع زیرلباسیا و بادیاش که به گفتۀ خیلیا شستمشون که به خاطر دست به دست شدن و شاید آلودگی براش ضرر نداشته باشه... حالا مونده اتو کردنشون...

پسر گلم... این روزا خیلی سختتر زندگی میکنم!

نفس تنگی و اینا به کنار... قلمبگی شکم هم... هورمونام ریخته به هم و همش دلم می خواد گریه کنم! گاهی هم الکی خوشحالم! دیوونه شدم نه؟! :))

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

زهرا
28 آبان 92 8:30
وای وای چه لباسای خوشگلی.مبارک هیراد جونی باشه.فکرکن این لباسا بره تنه یه نی نی نازه خوردنی .ای جووووووووونم.ایشالا به خوشی تنش کنه لباساشو ...وای این روزها خیلی سختی می کشی نغمه.نه؟؟؟ایشالا این روزهای یکم سخت هم میگذره و به زودی نی نی رو بغل میگیری.میگم من عاشق این ایکون هستم.میشه الکی تو این کامنت ازش استفاده کنم؟؟؟
مامان نغمه
پاسخ
قربونت زهرا گلی... دلم نمیاد بگم سختی، ولی خب زهرا واقعا سخته! مخصوصا برای منی که تو عمرم اضافه وزن نداشتم تکون خوردن و خوابیدن سخته... تازه یه بخش سختترم داره: لباس انتخاب کردن! فک کن هر هفته عوض میشه نمی تونی قبلیارو تقریبا بپوشی!!! اینم به خاطر خاله زهرا:
ماماطهورا
28 آبان 92 10:30
وااااااااااااااااااي عزيزم چه لباساي خوشدلي گرفتي مبارك هيراد جونم باشه انشالله به تن سالم و شادي بپوشه و استفاده كنه
مامان نغمه
پاسخ
مرسی خاله طهورای مهربون ایشالا به زودی لباسای محمدمهدی گل شمارو می بینیم
ماهان
28 آبان 92 12:24
ببین هیراد جون! خوشگل خاله... یعنی این لباسات رو دیدم اینجا تو اداره مرررررررررردم... مادر نکن با ما از این کارا اخه فسقل خان! وااااقعا این لباساش خیلییییییییی خوردنین...ای خداااااا
مامان نغمه
پاسخ
قربونت برم ماهان گلی... هیراد هم تشکر میکنه خاله ماهان... میگه برام همبازی بیار دیگه )
حبه قند
28 آبان 92 16:05
اخ الهی مامان هیراد کوچولو این روزها خیلی داره سختی می کشه انشاله هیراد جونی ناز و سلامت بدنیا بیاد. وای بچمون از حالا لباس مارک می پوشه ! خیلی مبارکه . بابا نی نی خوش تیپ.
مامان نغمه
پاسخ
خاله ای مامانم میگه تا پول دارم برات مارک می خرم نداشتم باید ساده بگردی، از حالا داره تربیتم می کنه! ایشالا زودی بفهمیم حبه قند خوشمزه شما لباساش چه رنگیه
فيروزه
29 آبان 92 11:30
اي جونم ... لباس عيد
مادرانه
29 آبان 92 16:08
دختر قشنگم ان شاءالله این روزا بسلامتی داره تموم میشه وتواین روزای سختو پشت سر میزاری قربون اون چشای قشنگت بشم دوست ندارم که اشکی بشن...همه ی اونایی که باردارن کم وزیاد حال تورودارند ...درضمن عزیزم لباسای جدید هیرادم مبارک
مامان نغمه
پاسخ
فدای تو بشم مامان گلم... دوستت دارم
مامی غزل
29 آبان 92 17:37
سلام عزیزم اره بیوفیزیکال رو ماه 8 میدن برای وزن و سلامت و مایع امینونیک عزیزم حالا میری در ضمن ضربان قلب نی نی رو هم میگیرن گلم برامون دعا کن خیلی ترسیدممممممممممم
مامان نغمه
پاسخ
خب توی سونوی معمولی هم اینارو مشخص میکنن که... من هر بار سونو رفتم با اینکه معمولی بوده این چیزا هم چک شده عزیزم... چرا ترسیدی؟؟؟
آتا
30 آبان 92 8:50
به به مبارک باشه.چه پسر خوشتیپ خوردنی بشه این پسر، انشالله به سلامتی این دوران بگذره. چقدر وزن اضافه کردی نغمه؟
مامان نغمه
پاسخ
فدای تو دوستم... تا الان 8 کیلو
آمارین
3 آذر 92 1:03
به به پس شازده پسرمون اسمش شد هیراد. نامدار باشه انشالله اخی سرویس خوابش مدل سرویس خواب نینی جدید ماست. منم این طرحو خیلی دوس داشتم برای نازگل که نشد برای همین به ساقی پیشنهاد دادم برای آندیا این طرحو بخرن که خیلی خوشش اومد. خریداشم دیدم. به سلامتی همه شون خوشگلن. فک کنم هنوز یه سری چیز میزا مونده درسته؟ راسی از همین طرح سرویس خوابش ساعت و آباژور و لوسترشم هستا. خریدی؟
مامان نغمه
پاسخ
سلامت باشی عزیزم... شمام از آپادانا گرفتین؟ آره منم عاشق این طرح سادشم... مبارک باشه اسم گل دخترتون قنشگه... نه همه چی رو گرفتیم دیگه البته یه سریارو عکس نذاشتم... عکساش هست که، هم لوستر، هم فرش... آباژور لازم نبود، همۀ مقاله ها میگفتن خطرناکه...
دریا
3 آذر 92 23:05
عزیزم خوش سلیقه اییییییییییی مبارک هیراد جون باشه مرسی که بهم سر میزنی
مامان نغمه
پاسخ
فدای تو عزیزم