هیرادهیراد، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

مزمزۀ عشق ما: هیـــــــــــراد

اتاق شما...

1392/4/2 13:55
نویسنده : مامان نغمه
579 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خدمت خوردنی ترین نی نی دنیا!

دیشب بابایی می گفت فک کن نی نی بیاد، من خسته بیام خونه و ببینمش وسط پذیرایی خوابیده داره دست و پاشو تکون میده... بعد هم خودش هم من با خنده به یه جا خیره شدیم... یه جایی که توی ذهنمون شما رو داشتیم تصور میکردیم! قلب ذوق قشنگی بود... بعد بهش گفتم بابا خان، حق نداری شبا بری تنها بخوابیا! باید پیش ما باشی... بعد بابایی رفت توی مود بدجنسی! گفت نه خب، من 5 صبح باید برم سرکار، نمیشه که... گفتم نمیشه نداره، نباید منو تنها بذاری... گفت باشه توی گوشم هدفون می ذارم!نیشخند منم قبول کردم!

عزیزم هی داریم برآورد می کنیم که اتاق شما رو چطوری خالی کنیم! آخه راستشو بخوای توی اتاق خوابای فسقلی ما یه عالمه وسیلست! اتاقی هم که مال شما باشه، یه کتابخونه با یه عاااااااااااالمه کتاب، یه کمد گندۀ دو در و دو کشو که لباسای بابایی رو توی خودش جا داده، و یه دراور با یه عالمه کشو و پهنای زیاد و میز کامپیوتر عزیز قرار داره! من و بابایی کلی نقشه کشیدیم، اول اینکه توی یکی از کمد دیواریا که الان رختخواب هست، رگال بزنیم بشه کمد بابا! رختخوابا هم برن خونۀ مامان قشنگ! خجالت یا نه، برن بالای کمد دیواری یا پشت تخت اصلا! یکی از دیوارای پذیرایی رو هم بدیم برامون کتابخونه بزنن که کتابا منتقل بشن، خونمون فرهیخته ترم میشه! مژه فقط باید قول بدی مواظبشون باشی... دراور هم که خب چاره ای نیست، جمعه با بابا رفتیم حسن آباد و یه مدل جدید که توی اتاق خوابمون جا بشه پیدا کردیم! حالا این هفته می ریم سفارش میدیم... فقط می مونه کامپیوتر بیچاره! که یا باید توی اتاقت تحملش کنی! که خاله می گه نه، حیفه اتاق بچه به هم میریزه! یا توی کتابخونه ای که میخوایم طراحیش کنیم باید بگنجونیمش! وای اینا یه عالمه پول می خواد مامانی! تو نمی دونی الان پول چیه، اگه یه چک هم بدیم دستت مطمئنا پارش میکنی! پس اصلا فکرشو نکن، پول چیز خوبیه که میشه باهاش چیزای خوبی خرید، و چیز بدی هم هست که سخت به دست میاد! فهمیدی الان؟! از خود راضی

یه طورایی دارم یه بزرگیهایی در اندام خودم حس می کنم عزیزم... شکمم یه کوچولو ورم کرده! ورم؟!! زبان آخه یه طوری مثل نفخ کردنه! به نظرم نمیاد بزرگ شده باشه...

دیروز دور شکم عزیز رو اندازه گرفتم: 83/5 سانتی متر بود...

وزن هم کمی تا قسمتی کمتر شده بود! یعنی 57/700 بودم!

چند روزه اشتهام باز کم شده... حالت تهوع دست برنمیداره خب...

خوشگلکم...

امروز 11 هفته تموم شد... کامل کامل... و از فردا وارد هفتۀ دوازدهم میشیم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)