هیرادهیراد، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

مزمزۀ عشق ما: هیـــــــــــراد

یکساله شدی ماه تمامم

1393/10/9 12:52
نویسنده : مامان نغمه
660 بازدید
اشتراک گذاری

تولد هیراد خان با هماهنگیهای قبلی در روز ۵شنبه ۴ دی ماه در یه سالن کوچولو با حضور تعدادی زوج جوون و دوستانمون برگزار شد...هدفمون این بود که خوشحالیمونو ابراز کنیم، از داشتن یه ماه ۱۲ ماهه... یک ماه کامل درگیر بودیم... با اینکه مکان داشتیم و غذا هم قرار نبود پخته بشه ولی بهرحال کار ساده ای نبود.. البته دسرهارو خودم درست کردم... سفارش کیک، خرید تم، مهیا کردن لباس، رفتن به آتلیه کودک و... این بین آقا هیراد یه تب ویروسی همراه با عفونت لوزه هم دچار شد که دقیقا یک هفته کااامل از تقویم بی خبرمون گذاشت، بگذریم لز استرسهای من و دلنگرانیها و گریه ها... یک ماه جلوتر مهمونامونو دعوت کردیم که همه برنامه ریزی کنن و منت بذارن و بی بهونه تشریف بیارن، ولی خب، بودن عزیزانی که بی عذر نیومدن، بودن دوستانی که تقابل مراسم داشتن و ترجیحشون جای دیگری بود، و بودن مهمانانی که علیرغم جواب مثبت موفق به زیارتشون نشدیم... 

مراسم خوب بود... قرار شد مامانم حدودای ساعت ۹ ، ۹ و نیم هیرادو بیاره به ما تحویل بده و بگم از شازده پسر که وقتی جمعیت و شلوغی و بذل توجه ها رو دید بنای گریه گذاشت... تا نیمساعت حاضر نبود حتی سرشو از روی شونم بلند کنه... بعدش هم مراسم یقه کشی داشتیم خخخ... اینقدر یقه پیراهن منو کشید تا بالاجبار رفتم توی دستشویی و لباسمو درآوردم تا گل پسر شیر بخوره... به بخش هدایا که رسبدیم عزیزدل مامان کلی ذوق کرث! مثل مامانش عاشق کادوئه پسرم ...

مهمونای گل خیلی زحمت کشیده بودن... دستشون درد نکنه، ایشالا حبران کنیم...

عکسای مراسم دست عکاس عزیزه، منم با گوشی نمیتونم عکسایی که در دست دارم بذارم، ایشالا در اولین فرصت اضافه میکنم...

پسر ناز مامان...

باورکردنی نیست اون کوچولوی خوشگل پف آلود که وقتی دنیا اومد اولین نفر دیدمش و بوسیدمش، اون نازنین چهره ای که میترسیدم بغلش کنم حالا ۱۲ ماهه شده چراغ خونه ما... که گاهی اینقدر نگاهش میکنم سیر نمیشم و در آخر اشکم مثل همیشه جاری میشه...

قند عسل بابا...

این ۱۲ ماه هر روزش شاهد یه اتفاق تازه بودیم...یه پیشرفت... یه حرکت... و از خدا به اندازه کلیه نعمتهایی که آفریده ممنونم...

هیچی جز سلامتیت و سلامتی خانواده هامون نمیخوام...

نفسم...

قدمهات همیشه روی چشم منه، بخند تا دنیا برام همیشه رنگین کمانی باشه...

پسندها (4)

نظرات (18)

مامان محمدحسین
9 دی 93 13:48
تولدت مبارک عزیز دلم.... زیر سایه مامان و بابا 120 ساله شی .... قدر مامانت رو داشته باش که به خاطر داشتنت این قدر شکرگذار خداجونه.... بووووووووووووووس
مامان نغمه
پاسخ
مرسی عزیزم
مهتاز
9 دی 93 14:52
البته برای تولد بچه اونم برای یک سالگیش زیاد جشن زوجانه مناسب نیست.جشنی که زوجها فقط توش باشن مال تولد جوونهاست نه بچه ها! تو تولد بچه باید همه باشن و بیشتر بچه ها حضور داشته باشن و حتما پدر بزرگ4 مادر بزرگ.
مامان نغمه
پاسخ
عزیزم ممنونم از تبریکت!! تولد یکسالگی بچه از نظر ما، خوشحالی و شعف پدر و مادره، وگرنه به هر شکلی که برگزار بشه بچه درکی از اون نداره، البته لازم به ذکره دوستان ما نی نی هاشونو آورده بودن...پدربزرگ مادبزرگهای عزیز هم در مهمونی ای دیگر در خدمتشونیم...
فيروزه
9 دی 93 15:05
آتا
9 دی 93 17:25
عزیزم تولد گل پسرت مبارک. انشالله جشن دامادیش. خسته نباشی مامان مهربونش
مامان نغمه
پاسخ
ممنون مهربونم
دوست شما
9 دی 93 23:10
خیلی نی نی نازی داری عزیزم تولد هردوتون مبارک در کنار هم زندگی شاد و آرومی رو براتون آرزو می کنم...
مامان نغمه
پاسخ
ممنون عزیزم
دریا
10 دی 93 0:36
سلام نغمه عزیزم....بهت تبریک میگم تولد گل پسرت رو...یادم بود تولد هیراد جان رو رو ولی چاره ای نبود باید منتظر می موندم تا بیای بنویسی تا بتونم بهش تبریک بگم و براش بهترین ها رو ارزو کنم...ان شالله همیشه شادی و خوشی هاشو ببینی...از طزف این دوست مجازی هم خیلی ببوسش...
مامان نغمه
پاسخ
مرسی دوست گلم
اطلسی
10 دی 93 8:59
ای جانمممممممممم هیراد تپلی ما یه ساله شد عزیزمممممممممم تولد خودتم خیلی مبارک باشه خانومی
مامان نغمه
پاسخ
مرسی گلم
مهناز
10 دی 93 14:02
خب چرا کنایه میزنی. من فکر کردم بچه ها نبودن.اخه خودت اشتباها نوشتی تعدادی زوج جوان. ادم فکر می کنه زن و شوهر بودن فقط.
مامان حبه قند
10 دی 93 23:32
تولدت مبارک هیراد گلم ایشاله دز پناه خدا سالم باشی جیگر خاله
مامان نغمه
پاسخ
مرسی خاله
مامان بهراد
11 دی 93 0:53
هیراد جان تولدت مبارک ایشالا صد ساله بشی دندون درآوردنت هم مبارک باشه عزیزم
مامان نغمه
پاسخ
ممنون خانومی
ماهان
12 دی 93 20:24
اي جووووووووووون دلم... عزيزم... باورم نميشه هيراد كوچولو الان ديگه مردي شده ماشالا... ايشالا هميشه زير سايه پدر و مادر گلش به بهترين ها برسه
مامان نغمه
پاسخ
قربونت گلم
زهرا
16 دی 93 8:58
تولد طلا طلاها گل پسرا شاه پسرا مبارک باشه .ایشالا همیشه سلامت باشه هیراد خان...از طرف خاله زهرا ببوسش راستی به خاطر همه اینایی که کفتی شکر
مامان نغمه
پاسخ
مرسی عزیزم
دوست شما
16 دی 93 13:19
سلام عزیزم راستش سئوال مهناز واسه منم پیش اومد واقعا پدرمادرها تون دعوت نبودن؟!!! اوونا همه ی عشقشون نوه شونه چطور میشه بگیم نیان؟ اونم با اون همه سورو سات و سالن و اینا
مامان نغمه
پاسخ
عزیزم مرسی از توجهتون به مامانای ما... تعجب من اینه که چطور میشه آدم یه تبریک توی دهنش نچرخه؟؟؟ جز...!!! عزیزم شما نگران نباشید یه تولد دیگه هم برگزار کردیم با حضور مامان بزرگا و بابابزرگا که خیلیم دوست داشتن و قطعا به گفته خودشون از حضور در جشن اول راحت نمی بودن... ایشالا دیگه این همه غصه نخورین
دوست شما
17 دی 93 18:08
گلم من اون بالا سومین نفر بودم که تولد شما و پسرتونو تبریک گفتم...هدفم رنجش شما نبود فقط واسم سئوال پیش اومد...بازم ببخشید و بازم تولداتون مبارک
مامان نغمه
پاسخ
ممنونم
مادرانه
20 دی 93 18:58
هر چقد که تولد این گل پسرمونو تبرک بگم کمه ان شاالله که این چراغ خونه تون همیشه روشن باشه که خونه همه ی مارو روشن کرده
مامان نغمه
پاسخ
عزیز دل مااااااااایی
مامان عاطفه
22 دی 93 16:33
Kosar
22 دی 93 16:47
___♥♥♥ __♥♥_♥♥آپم _♥♥___♥♥آپم _♥♥___♥♥_________♥♥♥♥آپم _♥♥___♥♥_______♥♥___♥♥♥♥آپم _♥♥__♥♥_______♥___♥♥___♥♥آپم __♥♥__♥______♥__♥♥__♥♥♥__♥♥آپم ___♥♥__♥____♥__♥♥_____♥♥__♥آپم ____♥♥_♥♥__♥♥_♥♥________♥♥آپم ____♥♥___♥♥__♥♥آپم ___♥___________♥آپم __♥_____________♥آپم _♥_____♥___♥____♥آپم _♥___///___@__\\__♥آپم _♥___\\\______///__♥آپم ___♥______W____♥آپم _____♥♥_____♥♥آپم _______♥♥♥♥♥آپم سلام اسم من کوثر هست خواهر وبرادر ندارم ولی وقتی چهره کودک شما را میبینم حس میکنم ابجی وبرادر منه راستی اگه دوست داشتید بیایید تبادل لینک کنیم خوشحال میشم
مامان ستیا
2 بهمن 93 0:04
تولدش مبارک
مامان نغمه
پاسخ
مرسی عزیزم